قاصدک شمس توس
قاصدك! هان، چه خبر آوردي؟ از كجا وز كه خبر آوردي؟ خوش خبر باشي، اما، اما گرد بام و در من بي ثمر ميگردي انتظار خبري نيست مرا نه ز ياري نه ز ديار و دياري باري برو آنجا كه بود چشمي و گوشي با كس برو آنجا كه تو را منتظرند قاصدك در دل من همه كورند و كرند دست بردار ازين در وطن خويش غريب قاصد تجربه هاي همه تلخ با دلم ميگويد كه دروغي تو، دروغ كه فريبي تو، فريب قاصدك هان، ولي... آخر... اي واي راستي آيا رفتي با باد؟ با توام، آي! كجا رفتي؟ آي راستي آيا جايي خبري هست هنوز؟ مانده خاكستر گرمي، جايي؟ در اجاقي طمع شعله نميبندم... خردك شرري هست هنوز؟ قاصدك ابرهاي همه عالم شب و روز در دلم ميگريند نظرات شما عزیزان: عاطفه
![]() ساعت22:54---15 آبان 1391
عالیه .واسه وب لاگتون متن متناسبی انتخاب کردید
درباره وبلاگ به وبلاگ ما خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |